عکسهای غزلی
خونه مامان جون سیزده بدر ...
برای غزلم
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد...
سلام
قبل از هر چیز سلام سال نو مبارک من و آقا رضا 11روزه که با وبلاگ نی نی ها آشنا شدیم ما صاحب یه دونه دخمل ناز وشیطون بنام غزل هستیم و یه دونه توراهی کاکل زری هم داریم که قراره 3 ماهه دیگه به جمعمون اضافه بشه !!!!! قراره به پیشنهاد غزل خانم اسمش رو محمد طه بذاریم !!!!! من و...
خدای مهربان
از خداوند خواستم تا عـادتـهای زشـتـم را ترک دهـد… خداوند فرمود: خودت باید آنها را رها کنی!! از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند! فرمود: صبر، حاصل سختی و رنج است ، عطا کردنی نیست بلکه آموخـتـنـی است… گفتم : پس مرا خوشبخت کن! فرمود: نعمت از من ، خوشبخت شدن از تو… از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نـکـنـد! فرمود: رنج از دلبستگـیـهای دنیایی جدا و به من نزدیکـتـرت میکـنـد… پس از او خواستم تا روحم را رشد دهد… فرمود: نه ، تو خودت باید رشد کنی ، من فقط شاخ و برگ اضافـیـت را هرس می کنم، تا بارور شوی… از خدا خواستم حداقل کاری...