غزلغزل، تا این لحظه: 17 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

غزل زیبای زندگی

شیراز

1390/3/1 17:42
نویسنده : بابا و مامانی
1,960 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دیشب من و غزلی وبابا رضا ازشیراز اومدیم خونه

چقدر مامانی خسته بودی تا رسیدیم خوابت برد

ما هفته پیش چهارشنبه عصر بود(21 اردیبهشت) با بابایی رفتیم شیراز خونه (خاله ملیحه وعمو مسلم) وخونه دایی حجت

یه 9روزی اونجا بودیم ،خانوم که حسابی بهش خوش گذشت با خاله وعمو هر روز بیرون رفتن!! واقعا به آدم خوش میگذره!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مخصوصا که همین یه دونه عمو وخاله رو داشته باشی و اونا هم کلی هواتو داشته باشن!!!!!!!!!!

منم که بخاطر بارداری اصلا درست نمیتونستم راه برم همینکه فکر بالا وپایین اومدن از پله ها رو میکردم

تفریحه زهر مارم میشد فکرش رو بکن 4 طبقه با شکم بری پایین وبیای بالا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خونه دایی حجت هم رفتیم اونجا بهتر بود چون طبقه 3 بودن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

البته برای تو که همه جاش عالی بود چون هر جا میرفتی حسابی بهت خوش میگذشت البته نا گفته نمونه این چند روزه به من هم خوش گذشت چون مامان جون و بابا جون هم اومده بودن ، دایی هادی هم از تهران اومده بود البته بدون گلی خانومش ، کاش اونم اومده بود ولی بخاطر دانشگاهش نتونسته بود بیاد!!

همینش واسه من خوب بود چون هممون دور هم بودیم و باهم چند بار رفتیم بیرون!!!!!!!

دیگه خدا میدونه کی دوباره اینجوری جمعمون جمع بشه!!!!!ناراحت

 

عکسای غزلی...........

ادامه مطلب

 

 

غزلی و نازنین جون دخمل دایی حجت

اینا عاشقه همدیگن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اینم دایی حجت (آقا دکتر،داداش بزرگه گل خودم)

 

 

اینم دایی هادی(داداش کوچیکه خودم )و عمو مسلم(داداش یکی یه دونه  آقا رضا)

اینم غزلی گل که عشقه رایانه هست وبس

خدا میدونه چه برسر لب تابه دایی هادی آورده این چند روزه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان فرشته
1 خرداد 90 1:30
سلام عزیز دلم خوبین ؟ خوش گذشت ؟ قربونش بره خاله ماشاا... چقدر بزرگ شده وایییییییییی مامانی مگه شما هم بارداری ؟ هفته چندی ؟ چرا نگفته بودی ؟ نی نی چی هست ؟ حتماً جوابمو بنویس ممنون بوسسسسسسس
مامان ماهان
1 خرداد 90 8:15
خوب مامانش بچه های عصر تکنولوژی همینه دیگه الهی همیشه بهت خوش بگذره دستت درد نکنه عکسا خوشگل شده
مامان هلیا
1 خرداد 90 8:32
سلام فکر کردم زایمان کردی دیگه مطلب نذاشتی ! نگو خانوم خانوما رفتن شیراز . همیشه خوش باشید و سرحال . غزلک نانازی رو ببوس.
مامان فرشته
1 خرداد 90 18:50
سلام عزیزم نه نخونده بودم و نمی دونستم خیلی خوشحالم امیدوارم به سلامتی و دل خوش زایمان کنی هورااااااااااا یه نی نی خوشمل بوسسسسسسسس
مامان هوراد
2 خرداد 90 19:40
سلام خوش گذشت؟ همیشه به سفر و جاهای خوب خوب عکسها خیلی زیبا بودند ممنون راستی من هم شیرازیم و از خانه دور خیلی دلم هوای شیراز را کرده خوش به حالتان
گلی خانوم(زن داداش)
3 خرداد 90 20:46
سلام عزیزم خوبی عکسا رو که دیدم خیلی دلم براتون تنگ شد فدات بشه خاله چه قد ناز شدی غزل جون دلم برا همه تنگ شده راستی عزیز جون روزت مبارک
مونا (مامان النا )
6 خرداد 90 14:45
سلام عزیز دلم ایشالله همیشه خوش باشین من با اجازه لینکتون کردم راستی نی نی کی دنیا میاد؟ غزل جون رو ببوس