غزل زیبای زندگی

    کارتونهای مورد علاقه عشق مامان وبابا                                        ...

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA ...

  چرا برای کودک نوباوه کتاب بخوانیم؟ شاید صحبت درباره فواید خواندن کتاب برای کودک زیر دو سال برایتان عجیب باشد. شاید بگویید که کتاب خواندن برای کودک نوباوه در حالیکه او نمی فهمد که چه کاری می کنید و آن را به چه خاطر انجام می دهید چه فایده ای دارد؟   کتاب خواندن با صدای بلند برای کودک نوباوه یک فعالیت مشترک بسیار خوب بین پدر یا مادر و کودک است و همچنین محرکی بسیار مهم برای او می باشد. کتاب خواندن با صدای بلند برای کودک زیر دو سال: • ایجاد رابطه با دیگران را به وی آموزش می دهد. • او را به شکلی سرگرم کننده در معرض مفاهیمی نظیر داستان، اعداد، حروف، رنگها و شکل...

تا سه سالگی ازخودت آرومتر ومهربونتر نبود با همه بچه ها هرجور بود تا میکردی !!!! کم کم شدی دختر شیطون وبلا!!!! فقط بازی پسرونه: توپ بازی ، تفنگ بازی و ....!!! زیر بار حرف زور نمیری!!!     لباس دخترونه روباید با هزار التماس وخواهش بپوشونمت !!! گیر مو وتل وکش مو که دیگه اصلا حرفش رو نزن!!! بابایی هم میگه تقصیر خودته !! راست میگه کوچولو که بودی همش بلوز شلوار تنت میکردم واسه اینکه راحتتر باشی!! تازگی ها چشمت نزنم داری رو میاری به لباس دخترونه!!!   عاشقه رنگ آبی هستی وآقای دکتر هم گفته اخلاق پسرونه ای که پیدا کردی واسه همین رنگه وباید بیشتر...

سلام گل دخملی مامان                                         تا اونجا برات گفتم که دنیا اومدی ...... پنج ماهه بودی که یه اتفاق جالب افتاد 4تا از دندونات با هم دراومد !!دوتابالا ،دوتا پایین!     خیلی اذیت نشدی اما همه به من وبابایی میگفتن ،معلومه جنس دندونانش خوب نیست ،ما دوتا هم خیلی ناراحت میشدیم اما شکر خدا که تا الان اتفاقی نیفتاده!!!(گوش شیطون کر) عوض دندونات که زود در اومد،...

شهرزاد قصه گو باشید محیط خانه و قصه گویی توسط والدین تاثیرات بهتر و ماندگارتری داشته و اگر همراه با نوازش و تماس بدنی باشد ، کودک را به آرامش بیشتری سوق می دهد .   علاقه و رغبت به مطالعه، ریشه در دوران خردسالی و تلاش والدین برای ترغیب کودک به و قصه  و قصه خوانی برای کودک دارد. کودک خردسال از شنیدن زمزمه آهنگین مادر و قصه گویی او لذت فراوان می برد. پس از دو سالگی کودک علاقه فراوانی به تماشای کتابهای مصور از خود نشان می دهد. باید توجه داشت که در این دوره کتابهایی با تصاویر بزرگی از انسانها، جانوران و دیگر اشیای آشنا با رنگهای روشن در اختیار کودکان گذاشته شود. به هنگام تماشای این تصاویر کودک...

غزل گلکم   روز سه شنبه عصر بود من وبابا رضا با هم رفتیم پیش خانم دکتر آخه یه 6 روزی بود که ازموقع دنیا اومدنت میگذشت       خانم دکتر وقتی سونو رو دید گفت باید بستری بشی !!!! همون شب ساعت 10و 46 دقیقه بود که دنیا اومدی ،یه دخمل نازو توپولو که 4کیلو و200 گرم وزن داشتی . خانم پرستار من وتو رو برد پیش بابایی ، بابایی هم چقدر خوشحال بود غیر از بابایی ،مامان جون وبابا جون به همراه خاله فاطمه (خاله بابایی) هم اونجا بودن وچقدر بابا جون ذوقت کرد فردا ظهر اومدیم خونه خاله ملیحه وقتی تو رودید ازخوشحالی اینقدر گریه کرد که نگو ونپرس ! عزیزکم،نی ن...

من وبابا رضا آبان 81 با هم ازدواج کردیم   خدا جون پنجم اردیبهشت 85  بود که یه دختر ناز وتوپولو بعدازچهارسال به من وبابا رضا داد دخملک نازم خاله ملیحه وقتی فهمید جنسیتت دختره ،اسم غزل رو برات انتخاب کرد من وبابا هم پسندیدیم اما با این حال بابا رضا گفت باید یه اسم بهتر واسه شناسنامت پیدا کنیم منم قبول کردم من وبابا رضا یه ماه قبل از دنیا اومدنت قران باز کردیم وسوره بقره اومد !! اسم مطهره اولین اسمی بود که دیدیم واین اسم خوشکل رو برات انتخاب کردیم الان هم که من دارم برات اینا رو مینویسم کنارم نشستی ومن همینطور که دارم مینویسم برات هم میخونم تو هم گوش میدی،قربونت برم تو غزل زیبای زندگ...

سلام غزلکم مامان خوشکلم 11عید بود که بابایی اومده بود چندتا نخ اضافه از موهاتو برات کوتاه کنه که یه خورده ضایع شد ، نمیدونم واسه خودت چه فکری کردی که چهار روز پیش قیچی رو برداشتی وموهات رو خرابترش کردی !!!! پریروز هم که از خونه خاله فیروزه اومدی خونه یه  زخم بدترکیب رو صورتت کار گذاشته بودی!!!! اینم از عکست، دختر شیطون وبلا                ...